قرص آرام بخش پارت[۲۸]
از پشت منو بغل کرده بود هعی خیلی هم سفته انگاری میخوام از داخل بغلش فرار کنم آروم آروم چشمام گرم شدن و خوابیدم
*فردا*
امروز روز فراره شب قرار سانزو بره بار به کاسومی زنگ زدم و گفت که حاضره که شب بره بار حالا نقشه چيه خبب داخل بار کاسومی به خورد سانزو قرص تحریک کننده میده میخوره و سانزو هم اصلا چیزی باخبر نیست دست کاسومی رو میگیره میره خونش و در حالی که وارد خونه شدن کاسومی داخل جیبش کلیده زنجیر ها و کلید در خونه رو در میاره و پرتش میکنه به سمت من منم بدون سر و صدا میگیرمشون اما کاسومی باید کاری کنه که منو بزنه اونم کشیدم که چطوری و بعدش رفتن داخل اتاق و در رو قفل کردن منم سریع فرار میکنم میرم پیش یاشیی جونم
*فردا*
امروز روز فراره شب قرار سانزو بره بار به کاسومی زنگ زدم و گفت که حاضره که شب بره بار حالا نقشه چيه خبب داخل بار کاسومی به خورد سانزو قرص تحریک کننده میده میخوره و سانزو هم اصلا چیزی باخبر نیست دست کاسومی رو میگیره میره خونش و در حالی که وارد خونه شدن کاسومی داخل جیبش کلیده زنجیر ها و کلید در خونه رو در میاره و پرتش میکنه به سمت من منم بدون سر و صدا میگیرمشون اما کاسومی باید کاری کنه که منو بزنه اونم کشیدم که چطوری و بعدش رفتن داخل اتاق و در رو قفل کردن منم سریع فرار میکنم میرم پیش یاشیی جونم
۱.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.